اخبار مرتبط
یامعزالاولیاء:
هوای دلم طوفانیست، رگبار بغضم، ترس نیامدنت را به جان و دلم انداخته است، میخواهم نماز آیات بخوانم اما دستان روحم، تاول زده فراق توست، بگو با کدامین تربت پاک، تمنای وصالت را تیمم کنم.
یوسف زهراء:
آقای من! بگو، به من بگو، یوسفِ عشقِ تو در کدامین زندانِ خیالِ وصلت به سجاده نشسته است که این همه خوابِ جمعه های دلواپسی مرا، به پایان انتظار ظهورت تعبیرکند.
نویسنده: ناهید توکلی
لینک کوتاه مطلب : https://www.wogpc.ir/?p=39744